ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ یکی از صوفیان و واعظان قرن نهم هجری است. از زندگی و آثار او آگاهیهای چندانی در دست نیست. راقم سطور سالها پیش رسالهای کوتاه از او با عنوان «بیان الفرق بین الإلحاد و الزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید» تصحیح و منتشر کرده بود (نشریۀ جاویدان خرد، شمارۀ 10، بهار 1388)، بدون این که بتواند اطلاعات چندان دقیقی از او به دست بدهد. این رساله به خط نویسنده است و در مجموعهای خطی متعلق به کتابخانۀ فاضل خوانساری در خوانسار واقع شده است. اخیراً بر اساس برخی تراجم و نسخههای خطی آگاهیهای بیشتری از او به دست آوردهام و در این یادداشت آنها را تقدیم میکنم.
منابع مربوط به ابواسحاق بن نظام بن منصور
«ابواسحاق بن نظام بن منصور» همه جا از خود به همین شکل یاد کرده است، ولی صورت کاملتر نامش «ابواسحاق بن نظام بن منصور یزدی شیرازی شافعی واعظ» است. منابعی که دربارۀ او در دست است، به ترتیب تاریخ از این قرار است:
(1) نخستین منبع دربارۀ ابواسحاق بن نظام بن منصور رسالۀ کوتاه «بیان الفرق بین الإلحاد و الزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید» است که به زبان عربی است و گویا تنها تألیفی است که از او برجای مانده و به دست ما رسیده است. این رساله به خط ابواسحاق است. نسخۀ خطی این رساله در کتابخانۀ فاضل خوانساری در خوانسار (مجموعۀ خطی شمارۀ 239) قرار دارد. از این مجموعه نسخهای عکسی در مرکز احیاء میراث اسلامی در قم به شمارۀ 186 وجود دارد. ابواسحاق بن نظام بن منصور این رساله را در اوایل ذیقعدۀ سال 852 / ژوئن 1448 در شهر یزد تألیف کرده و به جلالالدین صـدّیق طـبسی کـه مدتی را در یزد میهمان او بوده اهدا کرده است. پیـش از ایـن رسالۀ کوتاه، دو اجازۀ روایت وجود دارد. در اجازۀ اول به تاریخ 21 ذیحجۀ 831 / 13 اكتوبر 1428، امام بن العلاء تصریح کرده است که جلالالدین صـدّیق طـبسی مـقداری از تفسیر کشاف را در کرمان بر او خوانده است و در اجازۀ دوم عبدالغفار بـن سعید بن عبداللّه در نیمۀ ذیحجۀ همان سال به جلالالدین صدّیق طبسی اجازۀ روایت و اجتهاد داده است. این دو اجـازه و آن رسـاله، آخـرین رسالههای مجموعه هستند. هر سه متن به خط مؤلفان اسـت. با توجه به این که هر سه متن برای جلالالدین صدّیق طبسی نوشته شده، احتمالاً او مالک این مجموعه بوده است. از جلالالدین صدّیق طبسی و امام بن العلاء و عبدالغفار بن سـعید بـن عبداللّه هیچ آگاهی به دست نیامد. رسالههای این مجموعه را سیدجعفر و سیدصادق حسینی اشکوری پیشتر ضمن فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ فاضل خوانساری (ص 199-203) و فهرست نسخههای عکسی مرکز احیاء میراث اسلامی (ج 1، ص 206-212) معرفی کردهاند و نگارنده نیز در مقدمۀ تصحیح «بیان الفرق بین ...» بهاختصار فهرستی از رسالههای مجموعه به دست داده است. مشخصات تصحیح از این قرار است:
«بیان الفرق بین الإلحاد و الزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید از ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ به انضمام دو اجازه به جلالالدین صدّیق طبسی»، تصحیح محمد سوری، جاویدان خرد، دورۀ جدید، سال اول، شمارۀ دوم، 1388ش، ص 43-57.
دریافت مقاله[عکس شمارۀ 1]
(2) دومین منبع دربارۀ ابواسحاق بن نظام بن منصور نسخهای از کتاب إحیاء علوم الدینِ غزالی (متوفی 505 / 1111) است كه به دست ابواسحاق كتابت شده است. ابواسحاق كتابتِ اين نسخه را در ذیحجۀ سال 860 / نوامبر 1456 به پایان رسانده است. ابواسحاق به کتاب إحیاء بسیار علاقه داشته است، چرا که میگوید این چهارمین نسخه از إحیاء است که او کتابت کرده است. انجامۀ نسخه چنین است:
«ابواسحاق بن نظام بن منصور» همه جا از خود به همین شکل یاد کرده است، ولی صورت کاملتر نامش «ابواسحاق بن نظام بن منصور یزدی شیرازی شافعی واعظ» است. منابعی که دربارۀ او در دست است، به ترتیب تاریخ از این قرار است:
(1) نخستین منبع دربارۀ ابواسحاق بن نظام بن منصور رسالۀ کوتاه «بیان الفرق بین الإلحاد و الزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید» است که به زبان عربی است و گویا تنها تألیفی است که از او برجای مانده و به دست ما رسیده است. این رساله به خط ابواسحاق است. نسخۀ خطی این رساله در کتابخانۀ فاضل خوانساری در خوانسار (مجموعۀ خطی شمارۀ 239) قرار دارد. از این مجموعه نسخهای عکسی در مرکز احیاء میراث اسلامی در قم به شمارۀ 186 وجود دارد. ابواسحاق بن نظام بن منصور این رساله را در اوایل ذیقعدۀ سال 852 / ژوئن 1448 در شهر یزد تألیف کرده و به جلالالدین صـدّیق طـبسی کـه مدتی را در یزد میهمان او بوده اهدا کرده است. پیـش از ایـن رسالۀ کوتاه، دو اجازۀ روایت وجود دارد. در اجازۀ اول به تاریخ 21 ذیحجۀ 831 / 13 اكتوبر 1428، امام بن العلاء تصریح کرده است که جلالالدین صـدّیق طـبسی مـقداری از تفسیر کشاف را در کرمان بر او خوانده است و در اجازۀ دوم عبدالغفار بـن سعید بن عبداللّه در نیمۀ ذیحجۀ همان سال به جلالالدین صدّیق طبسی اجازۀ روایت و اجتهاد داده است. این دو اجـازه و آن رسـاله، آخـرین رسالههای مجموعه هستند. هر سه متن به خط مؤلفان اسـت. با توجه به این که هر سه متن برای جلالالدین صدّیق طبسی نوشته شده، احتمالاً او مالک این مجموعه بوده است. از جلالالدین صدّیق طبسی و امام بن العلاء و عبدالغفار بن سـعید بـن عبداللّه هیچ آگاهی به دست نیامد. رسالههای این مجموعه را سیدجعفر و سیدصادق حسینی اشکوری پیشتر ضمن فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ فاضل خوانساری (ص 199-203) و فهرست نسخههای عکسی مرکز احیاء میراث اسلامی (ج 1، ص 206-212) معرفی کردهاند و نگارنده نیز در مقدمۀ تصحیح «بیان الفرق بین ...» بهاختصار فهرستی از رسالههای مجموعه به دست داده است. مشخصات تصحیح از این قرار است:
«بیان الفرق بین الإلحاد و الزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید از ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ به انضمام دو اجازه به جلالالدین صدّیق طبسی»، تصحیح محمد سوری، جاویدان خرد، دورۀ جدید، سال اول، شمارۀ دوم، 1388ش، ص 43-57.
دریافت مقاله[عکس شمارۀ 1]
(2) دومین منبع دربارۀ ابواسحاق بن نظام بن منصور نسخهای از کتاب إحیاء علوم الدینِ غزالی (متوفی 505 / 1111) است كه به دست ابواسحاق كتابت شده است. ابواسحاق كتابتِ اين نسخه را در ذیحجۀ سال 860 / نوامبر 1456 به پایان رسانده است. ابواسحاق به کتاب إحیاء بسیار علاقه داشته است، چرا که میگوید این چهارمین نسخه از إحیاء است که او کتابت کرده است. انجامۀ نسخه چنین است:
قد وُفِّقَ لکتابة هذا الکتاب المبارک المیمون الجلیل مرّةً رابعةً العبدُ الفقیر الحقیر العاصی أبو إسحاق بن نظام بن منصور عفا الله عنهم أجمعین في ذي الحجة حجّةَ ستین و ثمانمائة.
موفق شد به کتابت این کتاب مبارکِ فرخندۀ ارزشمند، برای بار چهارم، بندۀ نیازمندِ کوچکِ نافرمانبردار ابواسحاق بن نظام بن منصور ـ خدا از تقصیرات همه درگذرد ـ در ذیحجۀ سال هشتصدوشصت.
این نسخه از کتاب إحیاء به شمارۀ 645 در کتابخانۀ راغب پاشا در استانبول نگهداری میشود و 771 برگ دارد. [عکس شمارۀ 2]
(3) سومین منبع مرتبط با ابواسحاق بن نظام بن منصور اجازهنامهای است که شهابالدین احمد بن شعبان غزّی شافعی (متوفی 916 / 1510) در تاريخ در ششم ربيعالاول سال 899 براى يكى از شاگردانش به نام ابوالفتح شمسالدین محمد بن برهانالدین بن محمد بن مقبل وفایی بِبلیسی مَقْدِسی شافعی (متوفی 937 / 1530) صادر کرده است. 1
دربارۀ شهابالدین احمد بن شعبان غزّی شافعی و آثارش، نک: مقدمۀ «تحذیر السالک من الوقوع فی المهالک»، در متون ایرانی، به کوشش جواد بَشَری، ج 2، ص 487-498.
وأما تلقین الذكر ولبس الخرقة الشریفة فعن جماعة من الأئمة المرشدین والعلماء الصلحاء العاملین، منهم الإمام العالم الناسك المرشد الداعي إلی الله أبو إسحاق بن نظام بن منصور الشیرازي الشافعي، عن الإمام المرشد الكامل زین الدین أبي بكر الخوافي صاحب التصانیف الشائقة والكرامات النابعة، عن الإمام عبد الرحمان الشیریسي، عن الإمام یوسف العجمي، بسنده.
و اما تلقین ذکر و پوشیدن خرقۀ شریف، عدهای از پیشوایان ارشاد و عالمان پارسای درستکار مرا تلقین ذکر دادند و خرقه پوشاندند از جمله امام عالِم ناسکِ مرشد داعیِ الی الله ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی شافعی که او خود از امام مرشدِ کامل زینالدین ابوبکر محمد بن محمد خوافی هروی (متوفی 838 / 1435) صاحب تألیفات عالی و کرامتهای جوشان تلقین ذکر شده و خرقه پوشیده بود و او از امام نورالدین عبدالرحمان شیریسی مصری و او از امام جمالالدین یوسف بن عبد الله بن عمر بن علی بن خضر کردی کورانی عجمی (متوفی 768 / 1367) با سندی که یوسف عجمی داشت.
رسالۀ الأسرار الجلیة في جواب الأسئلة الصوفیة را راقم سطور تصحیح کرده است و در مجموعۀ متون ایرانی (ج 4، ص 783-844) منتشر شده است. در آنجا متن كامل اجازۀ شمسالدین غزّی نيز آمده است (ص 837-839). این رساله اخیراً با مشخصات زیر در کشور اردن نیز منتشر شده است: تحذیر السالك من الوقوع في المهالك ویلیه الأسرار الجلیة في جواب الأسئلة الصوفیة تألیف العلامة المربّي شهاب لدین أحمد بن شعبان الغزّي الشافعي المتوفی سنة 916 ه عن نسخة مقروءة علی المؤلّف وعلیها إجازته بخطه، دراسة وتحقیق: محمد سوري، مراجعة: عمّار جمعة فلاحیة، عَمّان (الأردن): دار الفتح للدراسات والنشر، 2022. [عکس شمارۀ 3]
(4) چهارمین منبع دربارۀ ابواسحاق بن نظام بن منصور کتاب طبقات صلحاء الیمن معروف به تاریخ البریهی منسوب به عبدالوهاب بن عبدالرحمان بَریهی (زنده در 904 / 1499) است. این کتاب گویا در سال 867 / 1463 تأليف شده و تنها نسخهاى مختصر از آن به دست ما رسيده است. در آخرین صفحۀ كتاب، ابواسحاق بن نظام بن منصور بهاختصار معرفى شده است و با توجه به افتادگیِ پایان تنها نسخۀ خطیِ موجود، چهبسا در نسخۀ اصل شرح حال مفصلتری از ابواسحاق وجود داشته است. مدخل مربوط به ابواسحاق در این کتاب چنین است:
ومنهم الإمام الشيخ العلامة أبو إسحاق إبراهم بن نظام بن منصور الشيرازي أخبر أنه دخل مدينة العراق وخراسان وسمرقند وبخارى، ثم رحل إلى الشام ومصر والقدس، ثم وصل إلى مدينة سيدنا رسول الله صلی الله علیه و سلم، ثم إلى مكة المشرفة، وحكى من عجائب البلدان التي دخلها ما تضيق الأوراق عن ذكره. وهذا الشيخ عالم في الأصول والفروع والتفسير والحديث النبوي، واعظ تتصدع القلوب لوعظه، وتستطيب درر لفظه، وله الذهن الصافي، واللفظ المعجز مع تواضع وبذل العلم لطالبه. أفاد الفوائد الجليلة التي يرحل لمثلها الرحلة الطويلة، وأجاز لجماعة من أهل مدينة تعز وغيرهم، ودرس في الحديث وغيره، ثم طلع إلى بلد الجبال ووعظ فيها، فكل بلد دخلها أثتى عليه أهلها بالثناء المرضي. وسئل عن سبب دخوله الیمن فذكر أنه لزمه دين نحو ثلاثمئة أشرفي ذهب، وعجز عن قضائه وهو يطلب قضاء دينه، فحصل له من سلطان الوقت أمير المؤمنين علي بن طاهر ومن أهل الأماكن التي دخلها ما يقوم بقضائها، ثم سافر إلى مكة المشرفة بعد دخوله ثغر عدن وإقامته بها مدة يسيرة يعظ ويفسر سنة ثلاث وسبعين وثمانمئة. ومن فوائده أنه سئل عن قوله صلی الله علیه و سلم في اللذين يعذّبان في قبريهما «أما أحدهما فكان يمشي في النميمة وأما الآخر فكان لا يستبري من البول» ما وجه المناسبة في هذين الشيئين المعذّب عليهما؟ فقال: البول يتعدى محله برطوبته فينجس غيره، کما أن النميمة تتعدى من شخص إلى شخص.
(5) پنجمین منبع که از نظر آگاهیهای مربوط به ابواسحاق بن نظام مهمترین منبعِ ما به شمار میآید، کتاب الضوء اللامع لأهل القرن التاسع نوشتۀ شمسالدین محمد بن عبدالرحمان سخاوی (متوفی 902 / 1497) است. سخاوی در دو جا از ابواسحاق نام برده است. نخست ذیل شرح حال بسيار مفصل يكي از علمای قرن نهم به نام محمد بن ابراهیم بن علی برهانی قرشی مکی شافعی گفته است که ابواسحاق بن نظام بن منصور از جمله علمای غیرمکی بودند که بر محمد بن ابراهيم وارد شدند و مدتی نزد او ماندند (ج 6، ص 265). سخاوی همچنین در این کتاب مدخلی مختصر به ابواسحاق بن نظام بن منصور اختصاص داده است (ج 11، ص 2-3)، بدین شرح:
أبو إسحاق بن أبي بكر بن منصور الجمال بن النظام اليزدي ثم الشيرازي الشافعي الواعظ، صوفي مُسَلِّكٌ أخذ عن الزين أبي بكر الخوافي وقدم القاهرة في سنة إحدى وسبعين فعقد مجلس الوعظ بالأزهر من أول رجب وازدحم العامَّة وبعض الخاصَّة للحضور عنده وذكروا عنه شيئاً عجباً في سَعَة الحفظ وقُوَّة الاقتدار على التمثيل بما يقرب به إلى الأفهام البعيدة وما عسر من المعاني العويصة، وأكرمه الظاهر خشقدم وغيره وأخذ عنه جماعةٌ الخِرْقَة وتلقين الذّكر وسافر في البحر لمكَّة فوصلها وأنا هناك وعقد الميعاد أيضا ولم يظفر بطائل، وقد رأيْتُه وسمعتُ كلامَه هناك واستمرّ حتى حج ثمّ سافر إلى اليمن فوفد على عليّ بن طاهر فأعجبه كلامه ووقع عنده موقعاً عظيماً وأكرمه وأنعم عليه بمائة دينار ذَهَباً وأقبل عليه العامَّة أيضاً إقبالاً زائداً بحيثُ حسده أكابر الفقهاء ووشوا به إلى ابن طاهر بما غيّر خاطرَه منه بحيثُ لم ير منه بعد ذاك الأنس والإقبال، وهم كما قاله بعض اليمانين ظالمون له. قال وإلَّا فالرجل كان من عباد الله الصَّالحين على طريق السّلف في تصوّفه مع حسن الاعتقاد والبراءة عن الانتقاد ولكنه امتحن وجرى الزمان على عادته في معاندة أولي الفضائل والله يعلم المُفسِد من المصلح ورأيتُ من سَمَّاهُ أحمد بن أبي يعقوب إسحاق بن ابراهيم الحسيني أباً الحسنى أُمّاً الشيرازي الواعظ وفيه نظر والأول أثبت. مات غريقاً بعد ذلك بقليل قريب حلى ابن يعقوب وهو راكب السفينة ليتوجّه لمکة في لیلة الجمعة الثامن والعشرين من جمادي الآخر سنة ست وسبعين فجيء به لحلی ودفن به رحمه الله وإیّانا.
(6) در کتابنامۀ کتاب شیعه در هند نوشتۀ سیدعباس اطهر رضوی (ترجمۀ فارسی، ج 1، ص 623؛ اصل انگلیسیِ کتاب، ج 1، ص 400) از کتابی نام برده شده به عنوان فيصل التفرقة بين التوحيدات الصادقة و الإلحادات الزنادقة نوشتۀ ابواسحاق بن نظام بن منصور. مطابق این توضیحات، ظاهراً این کتاب در شهر دهلی به سال 925 / 1519 کتابت شده و اکنون در کتابخانۀ دیوان هند در لندن نگهداری میشود. 2
توضيحات مربوط به اين نسخه از دوست دانشمند آقای دکتر سعید کریمی است.
شرح احوال
با استفاده از منابع فوق میتوان شرح احوال ابواسحاق بن نظام بن منصور را کموبیش چنین ترسیم کرد:
ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ در شیراز از خانوادهای اصالتاً یزدی به دنیا آمد. دربارۀ نام کامل او اختلاف نظر وجود دارد، ولی در هر دو امضایی که به خط خودش وجود دارد، او خود را صرفاً «ابواسحاق بن نظام بن منصور» خوانده است.
ابواسحاق دروس طلبگی را طی کرد و در اصول و فروع و تفسیر و حدیث پیامبر شهرتی به هم زد، ولی مهمترین ویژگی و اشتغال او وعظ و خطابه بود. او در کنار درس و بحث به تصوف گرایش پیدا کرد و مشغول سیر و سلوک شد و صحبت زینالدین خوافی (متوفی 838 / 1435) را درک کرد و از او تلقین ذکر گرفت و خوافی بر او خرقۀ تصوف بر طریقت سهروردیه پوشاند. دیدار و صحبت با زینالدین خوافی احتمالاً در هرات و برای مدتی طولانی بوده است. چهبسا ابواسحاقِ جوان تا هنگام درگذشت خوافی نزد او بوده و سپس به سفر و سیاحت در مناطق مختلف جهان اسلام پرداخته است.
زینالدین خوافی خود سالها در فلسطین و مصر ساکن بود و در قاهره صحبت نورالدین عبدالرحمان شیریسی مصری شاگرد جمالالدین یوسف بن عبد الله کردی کورانی عجمی (متوفی 768 / 1367) را درک کرده و از او تلقین ذکر به شیوۀ سهروردیان را فراگرفته و خرقه پوشیده بود. شاید همین سابقۀ استاد باعث شد که ابواسحاق سالهای پایانی عمرش را در مناطق مصر و یمن و حجاز به سر ببرد. او احتمالاً پس از درگذشت زین خوافی به دیگر شهرهای خراسان و از جمله سمرقند و بخارا سفر کرد و توشه برداشت.
ابواسحاق کتابی تألیف کرده بود با عنوان فيصل التفرقة بين التوحيدات الصادقة والإلحادات الزنادقة که گویا نسخه یا نسخههایی از آن در برخی کتابخانههای هند وجود داشته باشد. وی در ذیقعدۀ سال 852 / ژوئن 1448 در یزد با جلالالدین صدیق طبسی دیدار داشت و خلاصهای از کتاب فيصل التفرقة بين التوحيدات الصادقة والإلحادات الزنادقة را در قالب رسالهای کوتاه با عنوان «بیان الفرق بین الإلحاد و الزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید» برای او تألیف و به او اهدا کرد. با توجه به نوع تعابیری که دربارۀ جلالالدین صدیق طبسی آورده است، احتمالاً ابواسحاق در آن زمان ساکن یزد بوده است. این رساله در ضمن مجموعهای خطی که احتمالاً از ترکۀ جلالالدین صدیق طبسی برجای مانده به خط ابواسحاق در کتابخانۀ فاضل خوانساری در شهر خوانسار (نسخۀ شمارۀ 239) موجود است و پیشتر تصحیح و منتشر شده است (نشریۀ جاویدان خرد، شمارۀ 10، بهار 1388، ص 43-57).
ابواسحاق در ذیحجۀ 860 / نوامبر 1456 از کتابت کتاب پربرگ إحیاء علوم الدین نوشتۀ ابوحامد غزالی فارغ شده است. ظاهراً ابواسحاق از عشاق کتاب إحیاء علوم الدین بوده، چرا که این نسخه چهارمین نسخهای است که او از این کتاب کتابت کرده است. با توجه به حجم بالای کتاب، شاید ابواسحاق که خطی خوش داشت در کنار وعظ و خطابه، همچون برخی از عالمان و عارفان گذشته از قبيل مالك بن دينار بصرى (متوفى 131 / 748) كه از راه كتابت قرآن كريم روزگار میگذرانید، از راه کتابت نیز امرار معاش میکرده است. نسخۀ إحیاء علوم الدین به خط ابواسحاق اکنون در کتابخانۀ راغبپاشا در استانبول به شمارۀ 645 موجود است و امضای ابواسحاق در پایان آن به چشم میخورد.
ابواسحاق در سال 871 / 1466 وارد قاهره شد و از اول رجب همان سال (8 ژانویۀ 1467) در الازهر مجلس وعظ برگزار کرد. عموم مردم و برخی از خواص به مجلس وعظ او حاضر میشدند و در وسعت حافظه و قدرت تمثیل زدن برای آسان کردن مسائل سخت به ذهن شنوندگان از او عجایبی نقل میکردند. در قاهره عدهای از او تلقین ذکر و خرقۀ سهروردیه گرفتند، از جمله شهابالدین احمد بن شعبان غزی شافعی که در اجازهنامۀ خود به شاگردش ابوالفتح شمسالدین محمد بن برهانالدین بن محمد بن مقبل وفایی بِبلیسی مَقْدِسی شافعی با افتخار به این مسأله تصریح کرده است. این اجازهنامه در تاریخ ششم ربيعالاول سال 899 / 15 دسامبر 1493 احتمالاً در قدس شریف صادر شده و اکنون در کتابخانۀ یوسفآغا در شهر قونیه نگهداری میشود (نسخۀ خطی شمارۀ 5471) و چند سال پیش در تهران منتشر شده است (در متون ایرانی، ج 4، ص 837-839). علاوه بر عموم مردم و علما، ابوسعید سیفالدین خوشقدم ناصری مؤیدی (متوفی 872 / 1467) پادشاه مملوکیِ رومیتبارِ مصر و دیگر سران مملکت نیز مقدم او را گرامی داشتند.
ابواسحاق از قاهره به مکه رفت. در مکه به دیدار محمد بن ابراهیم بن علی برهانی قرشی مکی شافعی از عالمان معروف حجاز شتافت و نزد او بود. پس از مدتی در مکه از نظر مالی به تنگنا افتاد و مقدار سیصد اشرفی طلا، که در آن زمان مبلغ هنگفتی بود، بدهکار شد. از مکه به نیت ادای بدهیاش به جنوب یمن، که مرکز حکومت طاهریان بود، رفت و با کمک پادشاه یمن علی بن طاهر طاهری (حکومت: 870-883 / 1466-1479) صد دینار و به کمک مستمعان یمنی که شیفتۀ وعظ و خطابۀ او شده بودند دویست دینار از قرضش را ادا کرد. او را در یمن به عنوان عالِمی میشناختند که اصول و فروع و تفسیر و حدیث پیامبر را نیک میداند و در عین حال واعظی چیرهدست است که دلها با موعظههای او از هم پارهپاره و نرم میشود و پیش از آمدن به یمن شهرها و سرزمینهای بسیاری از جمله شهرهای عراق و خراسان و سمرقند و بخارا و شام و مصر و قدس و مدینۀ منوره را دیده و سیر و سلوک کرده است.
ابواسحاق به بسیاری از شهرهای یمن سفر کرد و از جمله در شهر تَعِز برای جماعتی اجازه صادر کرد و سپس به شهر جبال رفت. وی به هر شهری که میرفت مورد استقبال شدید واقع میشد. فقهای بزرگ یمن به سبب اقبال عامۀ مردم به ابواسحاق آن قدر علیه او نزد علی بن طاهر طاهری سخنچینی کردند که نظر پادشاه را از ابواسحاق برگرداندند و روابط میان ابواسحاق و پادشاه به سردی گرایید و سرانجام ابواسحاق در سال 873 / 1468-1469 یمن را ترک کرد و به مکه رفت.
به نظر میرسد که ابواسحاق در دو سه سال پایان عمر میان مکه و شهرهای اطراف آن در رفت و آمد بوده است. او در شب جمعه 28 جمادیالثانی 876 / 12 دسامبر 1471 از بندر کوچک «حلی ابنیعقوب» ـ که در ساحل دریای سرخ واقع شده و در نزدیکی مکه و از توابع مکه است ـ سوار بر کشتی شد تا به مکه برود. گویا کشتی تازه به حرکت درآمده بود که ابواسحاق به داخل آب افتاد و غرق شد. جنازۀ او را از آب گرفتند و به شهر حلی ابن یعقوب بردند و احتمالاً در روز جمعه به خاک سپردند.
دربارۀ نام کامل ابواسحاق تردیدهایی وجود دارد. گفتیم که در هر دو نمونهای که از خط ابواسحاق موجود است، وی خود را «ابواسحاق بن نظام بن منصور» خوانده است. همین نام به صورت کاملتر در اجازۀ شهابالدین غزّی به صورت «ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی شافعی» و در الضوء اللامع (پیشتر در ذیل مدخل محمد بن ابراهیم بن علی برهانی قرشی مکی شافعی) به صورت «ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ» آمده که تفاوتی را نشان نمیدهد، ولی در طبقات صلحاء الیمن و در مدخل مربوط به ابواسحاق در الضوء اللامع نام او به نحوی دیگر ضبط شده است. در کتاب طبقات صلحاء الیمن ابواسحاق را کنیه و نام او را ابراهیم ثبت کرده است (با تعبیر «ابواسحاق ابراهم بن نظام بن منصور شيرازی») که با توجه به اینکه در هیچ منبع دیگری این مطلب نیامده است و در میان ایرانیان از قدیم مرسوم بوده است که کنیۀ عربی را به عنوان اسم استفاده کنند، به نظر اشتباه میرسد. در کتاب الضوء اللامع بهطورکلی نام ابواسحاق آشفته ذکر شده است. در ابتدای مدخل مربوط به ابواسحاق «ابواسحاق بن ابیبكر بن منصور الجمال بن النظام اليزدي ثم الشيرازي الشافعي الواعظ» آمده که اسامی کاملاً بههمریخته به نظر میرسد. در پایان مدخل نیز میگوید برخی نام او «أحمد بن أبي يعقوب إسحاق بن ابراهيم الحسيني أباً الحسنى أُمّاً الشيرازي الواعظ» ثبت کردهاند که سخاوی آن را بهحق اشتباه میداند. ظاهراً سخاوی نمیدانسته که فردی که در این مدخل معرفی میکند همان «ابواسحاق بن نظام بن منصور شیرازی واعظ»ی است که پیشتر در ذیل مدخل محمد بن ابراهیم بن علی برهانی قرشی مکی شافعی از او یاد کرده بوده است.
لینک رسالۀ بیان الفرق بین الإلحاد و الزندقة و التعطیل و بین دقائق التوحید
- دربارۀ شهابالدین احمد بن شعبان غزّی شافعی و آثارش، نک: مقدمۀ «تحذیر السالک من الوقوع فی المهالک»، در متون ایرانی، به کوشش جواد بَشَری، ج 2، ص 487-498.
- توضيحات مربوط به اين نسخه از دوست دانشمند آقای دکتر سعید کریمی است.
سه شنبه ۲۲ شهريور ۱۴۰۱ ساعت ۹:۴۷
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .